اما این، نه ابتدای ماجراست، نه انتهای آن. امارات توانسته است با چربکردن سبیل مسئولان فرهنگی- هنری فرانسه، آنها را راضی کند تا چیزی شبیه شعبهای از موزه لوور را در ابوظبی احداث کنند.
به این ترتیب میتوان گفت نوار اقدامات شگفتانگیز امارات در حوزه هنر، کاملتر میشود. شاید برای رسیدن به ابتدای این نوار محکم و پیوسته، باید سری به پنج سال پیش زد؛ وقتی که امارات نخستین دوره از بیینال نقاشی شارجه را برگزار کرد و حالا پس از پنج دوره، نشان داده است پس از مصر، قدرتمندترین کشور خاورمیانه در زمینه هنرهای تجسمی است.
حسین خسروجردی نقاش میگوید: امارات متحده عربی همانطور که میدانید کشوری است با سابقه فرهنگی بسیار کمتر از ایران و حتی عراق. اما کار خودش را بهدرستی انجام میدهد؛ دستکم به این علت که اول به فرهنگ اهمیت میدهد، بعد به سیاست و اقتصاد.
خسروجردی معتقد است در ایران عکس این فرایند انجام میشود و علت رشد بسیار سریع آنها را در مقایسه با حرکت بسیار کند ما همین نکته میداند: ما برعکس عمل میکنیم. در واقع نمیدانیم چه میخواهیم، اما بهشدت به دنبال تجهیز اقتصادی خودمان هستیم. ما هیچ برنامهای نداریم و نمیدانیم پولمان را چهطور برای فرهنگ و تفریح و ... مردم خرج کنیم.
رشد امارات متحده عربی بدون آنکه دلیلی برای پنهان کردن وجود داشته باشد، برای هر ایرانی حسرتآور است. آنها با شتاب فراوانی در تمام حوزههای فرهنگی و هنری، جهان را متوجه خود میکنند و ما هنوز منتظریم تا مسئولان و فعالان کشور 2500 سالهمان دستکم مانع از تخریب غرور کهنسالمان شوند.
خسروجردی میگوید: ما نمیتوانیم مثل آنها عمل کنیم و اصولاً اگر هم بخواهیم اقداماتی مثل همکاری با موزههای بزرگ را انجام دهیم، آنها نمیپذیرند. زیرا برای رسیدن به این مرحله، سابقهای لازم است که بیینالهای شارجه و اقداماتی نظیر آن، اعتماد جهان را جلب کرده است.
خسروجردی ادامه میدهد: ما باید ببینیم در کدامیک از مراحل کار هستیم. امارات چند سال است که در این زمینه متمرکز شده. با ایجاد فروشگاههای عظیم، با معماری مخصوص، با جذب سرمایه عظیم آسیای میانه، ترکیه و ایران، با برپایی حراجهایی چون حراج کریستی و ... اما ما چه کردهایم؟ما نیم درصد امکان سرمایهگذاری سازمانهای دولتی بر مقولات هنری را نیز از بودجهمان حذف کردهایم و موزههایمان خاک میخورند.
خسروجردی میگوید: ما کمتر از آثار موجود در لوور و آرمیتاژ و بریتیش میوزیوم و ... اشیای موزهای و باارزش فرهنگی نداریم. آنها از تمام دنیا جمع کردهاند و ما خودمان یکجا داریم. اما چه کسی به استفاده درست از آنها میاندیشد؟ چه کسی تا به حال به این فکر کرده است که ما بزرگترین موزه آسیا را در ایران راهاندازی کنیم؟ کاری که به سادگی با متمرکز کردن چند موزه ایران باستان، رضا عباسی و ... ممکن است. آیا تا به حال کسی به این موارد فکر کرده است؟
سومین جشنواره فیلم دوبی از 19 آذر ماه گذشته، به مدت یک هفته با حضور مطرحترین آثار روز سینمای جهان برگزار شد. هر روز بزرگترین گروههای موسیقی جهان در دوبی اجرای برنامه دارند.
یکی از مهمترین بیینالهای هنرهای تجسمی جهان در شارجه برگزار میشود. یکی از مهمترین حراجهای هنرهای تجسمی جهان در دوبی برگزار میشود و حسین خسروجردی زنگ خطر را به صدا درمیآورد: من از نزدیک خبر دارم که آرام آرام بحث کوچ هنرمندان کشور به کشورهای حوزه خلیج فارس، بهویژه دوبی در حال جدیتر شدن است. دوستان نزدیک ما کمکم به این نتیجه میرسند که بروند آنجا فیلم بسازند، نقاشی بکشند، حتی آموزش موسیقی بدهند. آیا تا به حال کسی به اینها فکر کرده است؟